چگونه رضاشاه درگذشت؟ | اخبار فوری

[ad_1]

5fb66093aaf8c_5fb66093aaf90

مجله انگلیسی مطالعات خاورمیانه در مقاله ای از استاد دانشگاه سائول بخشا درباره آخرین روزهای زندگی رضاشاه در ژوهانسبورگ می گوید.

در مقاله ای درباره مرگ رضاشاه آمده است: در ژوئن 1944 وضع جسمی رضاشاه به وضوح خراب شد و وی بسیار ضعیف بود. او شکایت کرد که احساس ناراحتی می کند ، اما طبق معمول ، با اصرار بر اینکه چیزی جز هضم غذا ندارد ، از مصرف دارو خودداری کرد.

یک روز صبح ، هنگامی که رضاشاه هر روز در اتاق خواب خود قدم می زد ، ایزدی ، منشی شخصی وی ، فهمید که به سختی حتی از پس این پیاده روی کوتاه برمی آید. در واقع حمله قلبی قبل از طلوع فجر 25 ژوئن رخ داد ، زمانی که رضاشاه به سمت دستشویی می رفت. او با دست و صورت آسیب دیده روی زمین افتاد و توانست دوباره به رختخواب برود.

دکتر توکینگ و دکتر بروس ساعت 5:30 صبح به بالین او رسیدند و دریافتند که رضاشاه “به شدت افتاده است” و شنیدن ضربان قلب او سخت است و او مشکلات جدی در تنفس دارد. پوست او مایل به آبی بود – نشانه سیانوز عمیق است. توکینگ و بروس بهبودی از چنین حمله جدی را غیرممکن دانستند ، اما رضاشاه پس از تجویز کورامین (نیکوتامید) و اکسیژن بهبود یافت. یک هفته بعد دوباره دچار ناراحتی شدید تنفسی شد و پزشکان و متخصص قلب به تخت او فراخوانده شدند.

دکتر تولکینگ پیش بینی کرد که بهبودی حداقل برای مدت کوتاهی حاصل می شود و از نظر ایزدی ، به نظر می رسد رضا شاه بهتر شده است. می توانست از رختخواب بلند شود و به اتاق خود برود. او حتی وارد باغ شد و حضور دخترش شمس حال او را بهتر کرد.

عصر روز 25 ژوئیه ، در حالی که شمس آنجا بود ، رضاشاه نیز شروع به شوخی و صحبت با دیگران کرد ، اما بعداً مشخص شد که بهبودی او کوتاه مدت است. صبح زود 26 ژوئیه ، ایزدی با صدای بلند در اتاق خواب از خواب بیدار شد. بیرون درب محمود خدمتکار شخصی رضاشاه بود. محمود گفت: “اعلیحضرت بیدار نخواهند شد.” ایزدی لباس پوشید و با عجله به سمت رضاشاه رفت. احساس خواب می کرد ، صورتش آرام بود و هیچ اثری از مرگ دیده نمی شد. ایزدی دستش را لمس کرد ، هنوز گرم بود. “اعلیحضرت حال شما چطور است؟” پاسخی دریافت نکرد رضاشاه درگذشت و تبعید طولانی و ناخوشایند او پایان یافت.

مجله انگلیسی مطالعات خاورمیانه در مقاله ای از استاد دانشگاه سائول بخشا درباره آخرین روزهای زندگی رضاشاه در ژوهانسبورگ می گوید.

آخرین اخبار (khabarfoori.com)

5fb66093aaf8c_5fb66093aaf90

در مقاله ای درباره مرگ رضاشاه آمده است: در ژوئن 1944 وضع جسمی رضاشاه به وضوح خراب شد و وی بسیار ضعیف بود. او شکایت کرد که احساس ناراحتی می کند ، اما طبق معمول ، با اصرار بر اینکه چیزی جز هضم غذا ندارد ، از مصرف دارو خودداری کرد.

یک روز صبح ، هنگامی که رضاشاه هر روز در اتاق خواب خود قدم می زد ، ایزدی ، منشی شخصی وی ، فهمید که به سختی حتی از پس این پیاده روی کوتاه برمی آید. در واقع حمله قلبی قبل از طلوع فجر 25 ژوئن رخ داد ، زمانی که رضاشاه به سمت دستشویی می رفت. او با دست و صورت آسیب دیده روی زمین افتاد و توانست دوباره به رختخواب برود.

دکتر توکینگ و دکتر بروس در ساعت 5:30 صبح به بالین او رسیدند و دریافتند که رضاشاه “به شدت افتاده است” و شنیدن ضربان قلب او سخت است و او مشکلات جدی در تنفس دارد. پوست او مایل به آبی بود – نشانه سیانوز عمیق است. تاكینگ و بروس معتقد بودند كه بهبودی پس از چنین حمله شدید غیرممكن است ، اما رضاشاه پس از تجویز كورامین (نیكوتامید) و تجویز اکسیژن بهبود یافت. یک هفته بعد دوباره دچار ناراحتی شدید تنفسی شد و پزشکان و متخصص قلب به تخت او فراخوانده شدند.

دکتر تولکینگ پیش بینی کرد که بهبودی حداقل برای مدت کوتاهی حاصل خواهد شد ، و از نظر ایزدی ، به نظر می رسد رضا شاه بهتر شده است. می توانست از رختخواب بلند شود و به اتاق خود برود. او حتی وارد باغ شد و حضور دخترش شمس حال و هوای او را بهتر کرد.

عصر روز 25 ژوئیه ، در حالی که شمس آنجا بود ، رضاشاه نیز شروع به شوخی و صحبت با دیگران کرد ، اما بعداً مشخص شد که بهبودی او کوتاه مدت است. صبح زود 26 ژوئیه ، ایزدی از یک مشت محکم به اتاق خوابش بیدار شد. بیرون درب محمود خدمتکار شخصی رضاشاه بود. محمود گفت: “اعلیحضرت بیدار نخواهند شد.” ایزدی لباس پوشید و با عجله به سمت رضاشاه رفت. احساس خواب می کرد ، صورتش آرام بود و هیچ اثری از مرگ دیده نمی شد. ایزدی دستش را لمس کرد ، هنوز گرم بود. “اعلیحضرت حال شما چطور است؟” پاسخی دریافت نکرد رضاشاه درگذشت و تبعید طولانی و ناخوشایند او پایان یافت.

[ad_2]