🔴بیانیهای برای جنگ
🔷امین بزرگیان
@iranfardamag
▪️از ماه اکتبر تا به امروز و بر اساس آمار رسمی نزدیک به چهل هزار نفر در غزه توسط دولت اسراییل کشته شدهاند. کشتار غیر نظامیان از طریق بمبارانهای بیوقفه، گرسنگی دادن و محاصره غذایی، بیجا سازی گسترده، حملات مداوم به بیمارستانها و مدارس و کمپهای مهاجران در پیش چشم دنیا دقیق و منظم اجرا شده است. نظم جهانی با خونسردی این قتل عام را مشاهده کرده و تا توانسته سعی کرده آن را وضعیت طبیعی و «حق پاسخگویی» اسراییل معرفی کند؛ و به همین دلیل از هیچ کمکی به اسراییل دریغ نکرده است. در این میان به جانآمدگان از این وضعیت هیچ ابزاری جز ابراز مخالفتهایشان در خیابانهای شهرهای دنیا نداشتهاند، که البته همین ابراز انزجار از فاشیسم نوین نیز تحمل نشده و دولتها با استفاده از ابزارهای مختلف در رسانهها و دانشگاهها سعی کردهاند صداهای معترض را تحت عناوینی چون «یهود ستیزی» خفه کنند. حیات متأخر سرمایهداری به حد اعلای قدرت خویش رسیده و توانسته مدرنیسم و باقیماندههای اخلاقی روشنگری را بروبد و به زبالهدان تاریخ بیندازد.
🔸در این وضعیت آخرالزمانی شرایط جبهه دولتی مخالف اسراییل در جهان اسلام چه بسا شرمآورتر است. کشورهای عرب منطقه در سودای «توسعه» و «به حساب آمدن در نظم جهانی» تحت عناوینی چون خردگرایی، لقای فلسطینیان را به عطای اسراییل بخشیدهاند و جز «کمک مالی» رابطهشان را با آنچه آرمان فلسطین نامیده میشد به کل قطع کردهاند؛ و در واقع موقعیت تازهی «عقلانیت» را که به حد اعلا انسانیتزدایی شده نشان دادهاند. دولت ایران هم در این میان فرصتی عالی یافته که با به عاریه گرفتن شرایط، کشتار حاضر در منطقه را به امکانی برای تحکیم پایههای لرزان خود در داخل کشور تبدیل کند.
▪️میدانیم که پس از جنبش زن، زندگی و آزادی نظم موجود مجبور شد فضاهایی را به جامعه واگذارد. قدرت هژمونیک جنبش تا حدی بود که سرکوب و حذف و ترساندن مخالفان برای کنترل آن کافی نبود. ناگهان موضوع غزه فرا رسید و کشتار اسرائیل همچون هدیه، دولت ایران را وا داشت که از فرصت بهره گیرد و با جا یابی در نزاع گفتمانی فلسطین-اسرائیل شرایط را برای بهرهبرداری از منافع «بحران» مهیا کند. روشن است که چگونه اسراییل این امکان را برای ایران فراهم ساخته که فضاهای از دستداده در این سالها را دوباره به دست آورد. شهامت حملهی جدید به زنان در ایران امکانی است که کشتار زنان و کودکان در غزه فراهم آورده است، همانگونه که حمله عراق این امکان را به دولت اولیه داد که از دست زنان و روشنفکران و مخالفان برای مدتی راحت شود.
🔸بر خلاف آنچه همه جا از قطببندیهای سیاسی میشنویم، میبینیم که چگونه عناصر گوناگونِ نظمِ مستقر جهانی به وظایف خود عمل کرده، به هم یاری رسانده و با ایجاد بحرانهای گوناگون، نظم حاکم را در سطح ملی و بینالمللی تداوم دادهاند. اینجاست که مخالفان جنگ -یعنی همه آنهایی که به انواع گوناگون، پاسدار زندگی و حق حیات برای همگاناند- به مرور توان خود را از دست داده و در حاشیه قرار گرفتهاند.
▪️مخالفت با جنگ کاری به غایت سخت و پیچیده شده است؛ زیرا کمتر فضایی را میتوان یافت که توانسته باشد خود را از جلوههای گوناگون آن رها ساخته باشد. اپوزیسیون و پوزیسیون راستگرای جمهوری اسلامی میتواند مثال خوبی برای این موقعیت باشد؛ اپوزیسیونی که هرچند خواهان تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران است اما همزمان یا دست از حمایت دولت اسراییل بر نمیدارد یا در بهترین حالت در برابر کشتار غزه ساکت بوده است؛ یا پوزیسیونی که هر چند اسم غزه و فلسطین از دهنش نمیافتد اما نسبت به آنچه در خیابانهای سال گذشته در ایران رخ داده یا همین امروز رخ میدهد یا بیتفاوت است یا از آزادی و عدالت در ایران عمیقاً احساس خطر میکند. این ناتوانی رایج در پشت کردن به تمامی نهادهای کشتار و خشونت نشان از سازوکاری است که همواره سوژه را در آغوش یکی از جلوههای تولید و تحکیم جنگ -به مثابه نهادی برای تخریب زندگی- نگه میدارد تا «خود بنیادی» انسان ناممکن شود.
🔸مخالفت راستین با جنگ و همه تسهیلگران آن کاری سخت و پرمشقت شده است؛ و به همین سبب است که میتواند اقدامی به واقع سیاسی تلقی شود و وعدهی جهانی دیگر بدهد. ما مخالف جنگیم و آن را بیان میکنیم تا یادآوری کنیم هیچ سیاست رهاییبخشی با ایستادن کنار مخالفان زندگی ممکن نیست.
#ایران_فردا
#امین_بزرگیان
#زن_زندگی_آزادی
#سیاست_ملی #نه_به_جنگ
#غزه #جنگ_ایران_و_اسرائیل