پروژه اقتصاد توليد نيرو
تعداد صفحات : 52
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
فهرست مطالب :
مقدمه:
3/1 موقعيت محلي كارخانههاي برق:
4/1 نقطه نظرهاي اقتصادي كارخانه برق:
1/4/1 هزينههاي ساختماني:
3/4/1 هزينه سوخت:
4/4/1 مفهوم ارزش فعلي:
5/4/1 ميزان گرماي افزايشي:
6/4/1 اصل جدول بندي اقتصادي
7/4/1 تأثير عامل بار بر هزينه هر كيلو
وات ساعت (kwh) :
5/1 سناريور انرژي كشور هندوستان:
6/1 واحد توليد الكتريسيته سوخت زغالي:
سؤالات فني با جواب كوتاه در رابطه با
مطالب فصل:
مقدمه:
اقتصاد توليد نيرو:
الكتريسيته تنها شكل نيرويي ميباشد كه توليد آن آسان و حمل و استفاده و كنترل آن نيز آسان ميباشد. بنابراين نهاني ترين شكل انرژي براي انتقال و توزيع ميباشد. سرانه كلي مصرف الكتريسيته شاخص استاندارد زندگي در رابطه با كل و كشور ميباشد. الكتريسيته مقدار كلي انرژي توليد شده در كارخانه هاي برق مي باشد كه به صــورت گـــروههاي ذيل ميباشد. (a حرارتي ، (b هستهاي، (c هيدروليكي (d توربين گازي (e حرارتي زميني.
كارخانههاي برق حرارتي هستهاي و حرارتي زميني با استفاده از بخار به عنوان سيال مفيد كار ميكند و از نظر ساختاري و سيكل كاري داراي تشابهاتي با يكديگر هستند. كارخانههاي توربين گازي معمولاً براي تأمين مصرفي « ديماند بار بالا» مورد استفاده قرار ميگيرند. با وجود اين آنها به طور افزايندهاي بموازات كارخانههاي گازي تحتاني به صورت سيكل تركيبي توليد نيرو بكار ميروند.
كارخانههاي برق هيدروليك الزاماً چند منظوره ميباشند علاوه بر اين برق توليد مينمايند و همچنين نيازهاي آبياري، كنترل سيل، پرورش ماهي، پايگاهي و ناوگاني را تأمين مينمايند. با وجود اين آنها پرهزينه و ساختن آنها وقتگير ميباشد. همچنين مخالفتهاي قابل توجهي در جهت تأمين آنها در رابطه با بهم زدن تعادل زيست محيطي وجود دارد. كارخانههاي برق حرارتي زميني را فقط ميتوان در مناطق جغرافيايي مشخص تأسيس نمود. كارخانههاي برق حرارتي بيش از 80 درصد برق توليد شده جهان را توليد مينمايند.
سوختهاي فسيلي از قبيل زغال سنگ و نفت سوختي و گاز طبيعي منبع انرژي هستند و بخار سيال كارآمدي ميباشد. همچنين بخار در بسياري از گرماي فرآيندي صنايع مورد نياز ميباشد. براي تأمين اين نيازهاي دوگانه نيرو و حرارت فرآيندي كارخانههاي توليد چند سيستمي به طور متداول نصب ميگردند.
تبليغات افزايندهاي در توليد الكتريسيته وجود داشته است. اگر توليد الكتريسيته « » به صورت كسر ثابت افزايش پيدا كند مقدار «i» در هر سال ، ميزان تغيير الكتريسيته خواهد بود. به صورت فرمول ذيل:
(1/1)
بعد از يكي ساختن خواهد بود يا ، Eo توليد الكتريسيته بر مبناي پايه سالي و اين عملكرد شماري در حد اصطكاكي به نام « زمان مضاعف» ارتقاء پيدا ميكند كه نشان نشان دهنده زمان لازم براي توليد برق به طور مضاعف ميباشد. اگر توليد برق در زمان و توليد برق در زمان باشد بنابراين از معادله (2/1) معادله (3/10) به دست ميآيد و اگر بخواهيم زمان مضاعف را مشخص نماييم با استفاده از (td) بنابراين خواهيم داشت:
(3/1)
بنابراين يا (4/1)
با استفاده از اين عبارت جبري ساده براي ميزانهاي افزايش الكتريسيته و توليد آن در سال زمان مضاعف را ميتوان بر آورده نمود. از نقطه نظر گرايش به توليد مشاهده ميشود كه ميباشد و بنابراين زمان مضاعف (td) در حدود 2/11 سال ميباشد. مشخص ميگردد كه نياز الكتريسيته رابطه خطي را در رابطه با توليد ناخالص ملي (yNP) كشور بوجود ميآورد. مشخص كردن نياز آينده در رابطه با الكتريسيته بنابراين با ميزان رشد اقتصادي در رابطه با منطقه ميباشد. با افزايش رشد اقتصادي مصرف برق هم افزايش پدا ميكند.
براي برآورد حداكثر بار مورد انتظار مفيد ترانس ابزار ساختن و توليد منحني بار فرضي ميباشد، شكل 1/1 كه نشان كه نشان دهنده منحني بار ساعتي در نواحي شهري ميباشد و ميتوان از
آن حداكثر نياز برق را تخمين زد. عوامل زيادي در صنعت تأمين برق اين رابطه به صورت منحني ها و فرمولهاي ذيل انجام ميگيرند: