تحقیق - بررسي علل و عوامل طلاق از بعد جامعه شناسي و تأثير آن بر اطرافيان
لینک دانلود " MIMI file " پایین همین صفحه
تعداد صفحات : " 70 "
فرمت فایل : " word "
فهرست مطالب :
مقدمه
فصل يكم
تعاريف و مفاهيم طلاق
تعاريف طلاق
مفاهيم طلاق
فصل دوم
بررسي طلاق از بعد جامعهشناسي
تحصيل و طلاق
فصل سوم
آثار طلاق بر اطرافيان و اجتماع
آثار طلاق بر اطرافيان
زيان اجتماعي طلاق
راههاي پيشگيري از وقوع طلاق
فرجام سخن
فهرست منابع و مأخذ
بخشی از فایل :
مقدمه:
طلاق يكي از غمانگيزترين پديدهها در حيات انساني شمار ميرود . اين پديده داراي اضلاعي به تعداد تمامي جوانب و اضلاع جامعة اساسي است.
نخست، يك پديدة رواني است، زيرا در تعادل رواني نه تنها زن و شوهر ، بلكه فرزندان، بستگان، دوستان و نزديكان آنان اثر مينهد.
دوّم آنكه پديده ايست اقتصادي ، زيرا به گسست خانواده بعنوان يك واحد اقتصادي ميانجامد و از بين رفتن تعادل رواني انسانها، موجبات بروز اثراتي سهمگين در حيات اقتصادي آنان را نيز فراهم ميسازد.
سوّم آنكه ، طلاق پديده ايست مؤثر بر جوانب مختلف جمعيت در يك جامعه ، زيرا از طرفي بر كميّت جمعيّت اثر مينهد ، چون تنها واحد مشروع و اساسي زاد وولد يعني خانواده را از هم ميپاشد و از طرف ديگر بر كيفيّت جمعيت اثر ميگذارد ، چون موجب ميشود فرزنداني محروم از عواطف و نعمت خانواده، تحويل جامعه گردند كه به احتمال زياد با مشكلات بسياري مواجه خواهد شد.
چهارم آنكه طلاق پديدهاي اجتماعي است، چون ميتوان گفت خانواده نمايندة جامعة بزرگتر است و عدم موفّقيّت خانواده در اجراي كامل وظايفش نشانة آن است كه جامعة وسيعتر نيز بطور كامل به هدفهاي خود نخواهد رسيد.
پنجم آنكه طلاق يك پديدةفرهنگي است. همانطور كه در صفحات بعد توضيح خواهيم داد طلاق در هر جامعه و هر فرهنگ صيغهاي خاص مييابد و به نوعي رنگ جامعهاي را ميپذيرد كه در آن تكوين يافته است.
طلاق از ديدگاهي يك پديدة ارتباطي نيز هست، بدينسان ، در جامعهاي كه فاقد ارتباطات سالم، درست و طبيعي است، پيوند يا رابطة زناشويي نيز استثنا نيست و پيوندهاي ازدواج بزودي برقرار ميشوند و بزودي نيز قطع ميگردند.
پس توجّه به طلاق نه تنها از ديدگاه فرد مهم است بلكه از نظر جامعه، فرهنگ، اقتصاد و حتي جمعيّت نيز قابل اعتناست و بديهي است كه در اثر اين پديده كه بسا موجبش امور جزئي ميباشد اساس زندگي خانوادههاي زيادي از هم گسسته و هزاران زن و مرد و فرزند در جامعه بيپناه و سرگردان ميشوند.
بايد گفت نه تنها در كشور ما اختلاف ناشي از زناشويي مشكل بزرگي را براي جامعه و افراد ايجاد نموده است بلكه در تمام دنيا اين درد بيدرمان چون سيلي بنيان كن بساط زندگي خانوادهها را در هم ريخته و هزاران زن و مرد و كودك را به بدبختي و فلاكت گسيل داشته است.
بيائيد به اين تراژدي گوش فرا دهيم كه با اجراي صبغة طلاق و فروپاشي خانواده فصل سرد تنهايي آغاز ميشود؛ بساط گرم كانون خانوادگي در هم ميريزد ؛ همدلي ، صميميت و صداقت كمرنگ و بيرنگتر ميشود.
با فروريختن همة باورهاي زيبا و كاخ آرزوها ، نگاهها بيگانه شده و زمزمة تلخ جدايي در فضاي سرد و خموش خانه ميپيچد. در ميان اين غوغا و هياهوي تأسّف بار و در برابر اين تند باد سخت و سهمگين كودكان معصوم و بيگناه بيش از همه در معرض خطر بوده و با تجربة اوّلين تازيانههاي دردناك زندگي، واژههاي زيباي پدر و مادر در خانه و كاشانة دل و ذهن كوچكشان رنگ ميبازد.
پدر ومادري كه روزي در ميان فرياد هلهله و شادي خود و ديگران ميرفتند تا به ساختن فردايي روشن در كنار يكديگر فكر كرده و خوبيها و زيبائيهاي زندگي را معناي ديگري بخشند، امروز سرگشته و غريبانه رو در روي يكديگر قرار گرفته و هر يك ديگري را مقصر قلمداد ميكند و مسبب اصلي ميداند.
بدون ترديد زوجين در پاسخ به اين سؤال كه چه عاملي باعث جدايي شما گرديده؟ مسائل مختلفي مانند: مشكلات اقتصادي، دخالت بيش از حدّ والدين و بستگان، سوء ظن ، عدم پايبندي به اصول خانواده، اعتياد، بيكاري، فساد اخلاقي، سوء معاشرت، زيادهطلبي، فاصلة سني زياد، عدم باروري همسر و غيره را عنوان ميكنند. امّا علّت طلاق هر چه باشد نميتوان عواقب و پيامدهاي ناگوار آن را ناديده گرفتو هيچ پديدة انحرافي را در جامعه نميتوان بدون در نظر گرفتن ميزان طلاق و ثبات خانوادهها مطرح كرد.
اينجانبان توجّه به اينكه عواقب زيانبخش طلاق چه از نطر فردي و چه از نظر اجتماعي داراي اهمّيّت بسزايي دارد ، در صدد بر آمديم تا آنجا كه برايمان مقدور است پيرامون موضوع ياد شده مطالبي بنگاريم . در اين پژوهش به بررسي اين مطلب مهم پرداخته شده كه با استواري زناشويي كه نتيجة نهايي آن طلاق است، چگونه خانواده و به تبع آن جامعه را از كاركردهاي خود باز داشته و تحت شرايط خاص اعضاء خانواده را در معرض فساد و تباهي قرار داده و آنها را به بزهكاري سوق ميدهد.
در اين تحقيق با مراجعه به كتب فقهي ، حقوقي جرم شناسي ، جامعه شناسي و همچنين با استفاده از مجلّه و روزنامههاي مختلف، از روش كتابخانهاي بهره گرفتهام. هر چند اينجانبان به دليل علاقهاي كه به موضوع منتخب داشتيم متمايل به استفاده از روش ميداني بوديم، ولي متأسفانه به علّت نبود وقت كافي و همچنين عدم همكاري مراجع مربوطه ناگزير به استفاده از روش كتابخانهاي شديم.
بدون ترديد اين تحقيق يك تحقيق كامل و همه جانبه نبوده و در جاي خود داراي نواقص بسياري است، اُميد است در آينده با توجه به استفاده از امكانات بيشتر و در سطح گستردهتر اين تحقيق را كامل نماييم.