میتونید هر چی کمیک از سری امیزینگ اسپایدرمن ترجمه کرده ایم رو تو این صفحه بخونید.
مرد عنکبوتی شگفت انگیز اولین و قدیمی ترین کمیک اسپایدرمنه که سال 1962 انتشارش آغاز شد. این کمیک تا شماره 700 ادامه پیدا کرد. تا اینکه در این شماره دکتر اختاپوس تونست بره تو جلد پیتر پارکر و بنابراین تبدیل شد به "مرد عنکبوتی برتر" که میتونید کمیک هاش رو اینجا با ترجمه فارسی بخونید. بعدش اما پیتر پارکر دوباره برگشت و مارول هم سری جدید کمیک بوک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز را منتشر کرد که سایت spidey.ir هم شروع به ترجمه آنها کرد (روی تصاویر کلیک کنید):
از اینجا به بعد این کمیک به "مرد عنکبوتی شگفت انگیز: تجدید عهد" تغییر نام داد که برای 5 شماره طول کشید. در این داستان که به مناسبت رویداد جنگ های پنهان منتشر شد و در دنیایی دیگر جریان داشت، پیتر پارکر هنوز با مری جین زندگی میکرد و آنها یک بچه هم داشتند:
پس از این داستان مارول بار دیگر کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز را از نو و با شماره 1 چاپ کرد . در این سری شاهد بودیم که پیتر پارکر پولدار و صاحب شرکت بزرگی شده است:
و از این شماره به بعد مارول تصمیم گرفت به سیستم شماره گذاری اریجینال مرد عنکبوتی شگفت انگیز برگرده یعنی همون روالی که بعد از شماره 700 مختل شده بود ! بنابراین شماره بعدی کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز ، 789 بود و در آن پیتر پارکر دوباره مثل همیشه بی پول شد!
پس از این داستان مارول بار دیگر کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز را از نو و با شماره 1 چاپ کرد و run جدیدی را شاهد بودیم به نویسندگی نیک اسپنسر:
(دو شماره بعدی مربوط به رویداد "کارنیج مطلق") میشوند:
پس از این داستان مارول بار دیگر کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز را از نو و با شماره 1 چاپ کرد و run جدیدی را شاهد بودیم به نویسندگی زب ولز و طراحی جان رومیتا جونیور:
و این صفحه مرتباً به روز خواهد شد چون spidey.ir همچنان پابرجاست ...
دیدگاهها
در اینجا جا دارد از دو دوست عزیز و متعهد سایت به نام های محمد شیرزاده و عمو مختار تشکر کنم که در ترجمه این کمیک ها بسیار به سایت کمک کردند. ادیتورهای زیادی هم در این راه به ما کمک کردند که از انها نیز تشکر میکنم به ویژه از وحید رضا اویسی، عرفان آدیگوزلی ، طاها حامدی ، محمد شهبازی و البته امید تقوی و مبین امیری!
گفته بودم که نسل من کاری را که شروع کند نیمه کاره رها نمیکند. ما عادت نداریم عشق مان را در نیمه راه به بهانه های واهی رها کنیم . شخصا تا وقتی زنده هستم و این سایت پابرجا است به ترجمه کمیک های جدید و قدیمی مرد عنکبوتی ادامه خواهم داد و این رکورد دست نیافتنی تر خواهد شد .. آری این است Legacy سایت spidey.ir که آن را از هر سایت دیگری متمایز میکند.
اپدیت:
تا امروز یعنی 3 خرداد 1401 ما 185 شماره از سری امیزینگ رو به صورت مستمر و پشت سرهم ترجمه کرده ایم!
راستی یه سوال دارم چجوری الان شماره کمیک رو کردن 789 یعنی کمیکای مردعنکبوتی برتر هم حساب کردن چون ۷۸۹ خیلی زیاده
زیاد نیست عزیزم
قبلا هم اینجا توضیح دادن چطوری شده 789:
llink.ir/89b6
با تشکر از شما و تمام کسانی که بی منت برای افزایش سطح کتاب خوانی در مردم کشورمون بی وقفه تلاش میکنند.
این قطعا یک رکورد جادوانه ست برای تخصصی ترین وبسایت کمیک بوکی آسیا.
واقعا این وبسایت به سواد کمیک بوکی ایران و حتی آسیا کمک کرد.
خسته نباشین.
دست مریزاد.
استاد ترابی شما و سایتتون واقعا حرف ندارید. به راستی که با این همت و تعهد بینظیر خودتون خیلی ها رو به مرد عنکبوتی علاقمند کرده اید.
تازه این وسط چقدر کمیک مرد عنکبوتی دیگر هم ترجمه کردید که اون بماند
و البته یک عالمه کمیک دیگه هم از شخصیت های دیگه شامل برخی از بهترین رویدادهای تاریخ کمیک و ...
یقینا هیچ سایتی تو ایران از نظر ترجمه کمیک به گرد پای شما هم نخواهد رسید
و تازه حتی یک ریال هم بابتش زحمات خودتون پولی دریافت نکرده اید
و البته از نظر مقاله و نقد و ... هم همین طور
کلا شما از هر نظر نامبر وان هستید
من لینکا رو چک کردم
سالم هستن
کلا ترین بین گاهی قطع و وصل میشه
دوباره سعی کن
واقعا کارتون بی نظیره و بابت این همه تلاشتون سپاسگزارم.
من هم ادیت بلدم و همچنان در حال پیشرفت هستم.
برای اینکه من هم جزء ادیتور های سایت باشم باید چیکار کنم؟
اگه تو سایت خودمون میگشتی متوجه میشدی که تا شماره 799 ترجمه شده
شماره 800 هم تا چند روز اینده روی سایت قرار میگیره
ماهی دو بار
من راستش کمیک های مرد عنکبوتی رو نخوندم ولی شدیدا علاقه دارم بخونم
چون داستانی مهمی ازش شنیدم و رویداد جدیدی هم ک داره میاد دوست دارم بخونم
میشه راهنمایی کنید از کجا شروع کنم ک قشنگ با داستانش اشنا شم؟
خیلی ممنون از شما بابت ترجمه این همه کمیک های زیبا و دوست داشتنی که باعث شد علاقه من به کمیک بیش از پیش بشه
شما یک کمیک خون حرفه ای از من ساختید هرچند که هنوز هم جا داره چیز های بیشتری از سایت یاد بگیرم ولی با این حال هم من توی این یک سال و نیمی که با سایت آشنا شدم و تقریبا 5 ماهی که عضو سایت هستم خیلی پیشرفت داشتم و همش رو مدیون شما هستم.
الان رفتم صفحه دانلود کمیک فارسی رو دیدم و متوجه شدم سایت 32 صفحه لینک دانلود کمیک های فارسی گذاشته و در هر صفحه 10 لینک قرار داره که میشه 320 کمیک! در مجموع از زمان تاسیس سایت اسپایدی تا الان که تقریبا نزدیک 7 سال هست.(15 مهر) و فکر نمی کنم هیچ سایتی تا به حال در 7 سال بیشتر از 20 کمیک ترجمه کرده باشه.
این موضوع نشون میده سایت شما چقدر به مخاطب احترام میذارید و با بهترین کیفیت این همه کمیک ترجمه می کنید تا سواد کمیکی فارسی زبانان چه در ایران و چه در خارج از ایران افزایش پیدا کنه.
دمتون گرم واقعا
پ.ن: این محاسبه مربوط به کمیک هایی که تیم ققنوس هم ترجمه کرده هم هست.
یعنی کل کمیک هایی که تا به حال روی سایت رفته چه از تیم ققنوس چه از تیم سایت اسپایدی.
ارادتمند
Pooya-Spidey
قطعا بیشتر از 320 هستش چون بسیاری از صفحات بیش از یک کمیک دارند . مثلا دقت کنی نوشته شماره آخر فلان کمیک ترجمه شد. بعد داخلش که میری میبینی 6 قسمتی بوده. پس تو یک صفحه 6 تا کمیک ترجمه شده
بنابراین امار کمیک های ترجمه شده ما بسیار بالاتر از اونه
بد نبود اگر کسی یه امار دقیق بهمون میداد
چشم استاد آمار دقیق هم میدیم خدمتتون
تقدیم به استاد مهدی ترابی مهربانی
دقایقی پیش موفق شدم آمار نسبتا دقیقی رو از تعداد کمیک های ترجمه شد توسط سایت اسپایدی بدست بیارم
چرا میگم نسبتا چون فکر می کنم یک سری چهار قسمتی از بین :
دی سی در برابر مارول ، مرگ جین دی ولف و اسپایدرمن در برابر مردان ایکس رو حساب نکردم ولی یادم رفته کدوم بوده.
حالا شما فرض کنید چنین اشتباهی رخ داده و این عدد رو به اضافه 4 کنید.
893 کمیک در طول 7 سال!!!!!
که به اضافه 4 میشه 897
uplooder.net/.../...
اگر عدد اول درست باشه که باید 7 تا کمیک دیگه ترجمه بشه تا برسیم به 900 ولی اگر عدد دوم درست باشه باید 3 تا کمیک ترجمه بشه.
حالا کدوم عدد درسته رو فقط و فقط خدا می دونه!
فکر کنم از 100 زدیم بالا
استاد تبریک میگم، ۹۹تا کمیک مردعنکبوتی شگفتانگیز!!!!
رسما بقیه باید برن بوق بزنن
روزی رو میبینم که اسپایدی واقعا هیچ حرفی باقی نمیذاره و همه دهنها رو میبنده.
بعبارتی یکهشتم کل کمیکهای تاریخ مردعنکبوتی شگفتانگیز رو (یعنی کمیکهایی که طی چند دهه نوشته شدند) در طول تنها ۷ سال ترجمه کردین
واقعا خدا قوووووت...
پاینده باد اسپایدی
فک کنم اشتباه شمردید
104 تاست
سایت صدها کمیک دیگه هم ترجمه کرده، چه سری های دیگه مرد عنکبوتی یا شخصیت های دیگه
همین کارنیج مطلق با کمیک های فرعیش فقط بیست و خورده ای شده تا الان
من شمردم 107 تا بود. این کمیک ها فقط اونایی هستن که بعد از Amazing Spider-Man #700 ترجمه شدن.
از شماره 1 تا 700 هم کمیک ترجمه شده.
Amazing Spider-Man Vol. 3 (Marvel NOW):
۱۸ شماره
Amazing Spider-Man: Renew Your Vows:
۵ شماره
Amazing Spider-Man Vol. 4 [All-New All-Different]:
۳۲ شماره
Amazing Spider-Man [Marvel Legacy]:
۱۳ شماره
Amazing Spider-Man Vol. 5 [Fresh Start]:
۳۲ + ۱ شماره
Amazing Spider-Man HU [Hunted Tie-In]:
۴ شماره
مجموعاً ۱۰۵ عنوان ترجمهشده از سری ASM...
پ.ن: فکر نمیکنم اینجا مقایسهٔ سایت با بقیه جاها لازم باشه...
راستی چن وقت پیش، یکی از اددمینهای این کانالهای پرمدعا، اقدام به ترجمه یک سری کمیک از یک شخصیت کرد که حتی همون یک آرک رو هم نتونست تموم کنه ترجمشو و ناقص رها کرد... از قدیم گفتن، طبل هر چه قدر توخالیتر، صداش بیشتر
واقعا هر چه قدر از استاد ترابی و تیمهای حرقهای ترجمه و ادیت سایت تشکر کنیم واقعا باور بفرمایید نمیشه قدردانی اکمل رو ازشون به جا آورد.
پاینده باد اسپایدی
من با دنیای کمیک نا آشنا نیستم ولی نمیدونم که از کجا شروع به خوندن کنم.از اسپایدرمن سری های جداگانه مثل FNSM یا
مردعنکبوتی:آبی ، مردعنکبوتی سیمیبوتی و.. رو خوندم اما متاسفانه هنوز این سری مردعنکبوتی شگفت انگیز رو نخوندم
سوالم اینه که اگر از شماره ی ابتدای همین صفحه شروع به خوندم کنم چیزی رو از دست دادم؟ یا قضیه ی نامفهومی برام به وجود میاد؟و اینکه درخواست دارم اگر کسی پیشنهادی در این باره داره که چی بخونم بهم بگه.
خیلی ممنون و خسته نباشید
سلام.
برای دنبالکردن سری ASM به قلم نیک اسپنسر، باید از شمارهٔ ۱ یا ۸۰۲ (طبق شمارهگذاری Legacy) شروع به خواندن کنید تا برسید به کمیکهای روز.
اگر میخواید ASM اسلات رو هم بخونید، باید از سری Superior Spider-Man شروع کنید و از اول صفحه تا شمارهٔ ۸۰۱ رو مطالعه کنید. اگر جایی هم به رویدادی برخوردید، با یه جستوجوی ساده توی سایت میتونید اون رویداد رو ترجمهشده پیدا کنید و بخونید.
از اونجایی که سری جدید ASM داره به شمارهٔ ۵۰ نزدیک میشه و داستانهای اسپنسر داره به نقطهٔ اوجاش میرسه، پیشنهاد میشه از همون شمارهٔ ۸۰۲ شروع کنید تا زودتر به کمیکهای روز برسید. (برای خواندن داستانهای اسلات وقت هست...!)
خیلی ممنون بابت راهنمایی،حتما همینجوری میخونم.
بارم ممنون از پاسخگوییتون
از اولین کمیک این صفحه شروع به خوندن بکن. همین طور بیا جلو هر وقت داستان صنایع پارکر تموم شد یعنی این کامیک هم تموم شده!
من تازه عضو سایت شدم و خیلی هم بابتش خوشحالم و خواستم از تمام دست اندر کاران سایت تشکر کنم مخصوصا از آقای ترابی که خیلی زحمت برای سایت و مقالات کشیدن.
خواستم اولین نظرم رو درباره شخصیت مورد علاقم اسپایدرمن بدم.
واقعا دست تمام دست اندر کاران این سایت درد نکنه واقعا هم ادیت هم ترجمه و داستان فوق العادش همه چی عالی بود.
یک سری سوال در کمیک ها گذاشته بودید که من دیدم کسی جواب نداده گفتم که من جواب بدم:
در کمیک شماره ۱۰(پیتر پارکر دارای شرکت صنایع پارکر است و لباس Armor-54 را درست کرده اسم لباسش رو درست یادم نیست )منظور از استاد کونگ فو شانگ چی است.
در کمیک ۲۶ از همین سری در صفحه ۱۴ قضیه دوربین ها مربوط به قضیه اسکورپیو در کمیک شماره ۵ از همین سری است که به موزه ای در انگلستان هجوم می آورد تا جعبه ای که اورا به محل مورد نظرش می رساند را بدزدد.
در کمیک ۷۸۹ در صفحه ۵ اون دیالوگ"باز با دوستات پیتزا میتزا خوردی هار شدی" رو مهران غفوریان در زیر آسمان شهر گفته.
در کمیک ۷۵۹ در صفحه ۸ دلیل اینکه لوکی به مردعنکبوتی مدیون است این است که در کمیک ۵۰۳ از مردعنکبوتی، لوکی و مردعنکبوتی دنبال خبیثی به نام Morwen بودند که دختری را تسخیر کرده بود و مردعنکبوتی آن دختر را نجات داد و معلوم شد که آن دختر، دختر لوکی است.
در یکی از کمیک ها هم که درست یادم نیست کدوم کمیک مردعنکبوتی گفت و حالا مردعنکبوتی و دوستان شگفت انگیزش وارد عمل میشن که ایستراگ داشت به کارتونی به همین اسم که در سایت نیز قرار داده شده.
راستی قیافه آزبورن در کمیک ۷۸۱ شبیه دکتر استرنج نبود.
در کل اگه کمی و کاستی یا چیزی از قلم افتاده بود یا چیزی رو اشتباه گفتم به بزرگی خودتون ببخشید و تذکر دهید.
ممنون
خطر:نقد حاوی اسپویل است.
.
.
.
.
.
.
.
نقد سری کمیک بوک مردعنکبوتی شگفت انگیز شماره ۷۰۱ تا ۸۰۱(دوره دن اسلات-به جز رویداد دنیای عنکبوتی و رویداد توطئه کلونی:دیگر مرده نیستند که برای آنها نقدی جداگانه دارم):خب این سری کمیک بوک مردعنکبوتی شگفت انگیزِ دن اسلات با فراز و نشیب های خودش به پایان رسید. وقایع این سری پس از سری کمیک بوک مردعنکبوتی برتر است و ذهن پیتر به جسم خود بازگشت و به ظاهر دکتر اختاپوس برای همیشه مرد. حال که پیتر به جسم خود بازگشته با مشکلاتی مواجه میشود که به خاطر کارهای اشتباه دکتر اختاپوس به عنوان مردعنکبوتی برتر بوده است و حالا مردم از مردعنکبوتی متنفر اند و پیتر باید دوباره دل مردم را بدست آورد. از طرفی او اکنون صاحب صنایع پارکر شده و مسئولیتش از قبل نیز بیشتر شده است. در هر صورت رفته رفته *مردعنکبوتی* دل مردم و اعتماد آنان به خود را بدست می آورد. سپس روی زندانی فوق پیشرفته برای ابر شرور ها تمرکز کرد و خواست آن را بسازد که موفق نشد. بعد از آن روی درمان ابر شرور ها و پس گرفتن قدرت آنان تمرکز کرد و توانست قدرت الکترو را بگیرد.(البته در شماره ۳۱ از کمیک مردعنکبوتی برتر توانست با کمک نانو بات هایی نورمن آزبورن را به صورت موقت درمان کند و دیگر اثری از گرین گابلین درونش نبود) بعد از آن هم که رویداد جنگ های پنهان رخ داد و پیتر در آن دوباره با مری جین ازدواج کرده بود و صاحب دختری شده بود که خب در همین حد توضیح برایش فعلا کفایت میکند. پس از پایان رویداد جنگ داخلی دوباره داستان برگشت به همون زمان قبل از کمیک جنگ داخلی اما کمی جلوتر از وقایع آخرین کمیک قبل از جنگ داخلی. در آن موقع پیتر برای خودش لباس spider Armor-54 رو درست کرده بود و برای صنایع پارکر هم ساعت مچی عنکبوتی رو و تقریبا همه مردم دنیا ازش یکی داشتند ، صنایع پارکر رشد حسابی کرده بود و به قول معروف توی بورس بود سهامدار هم زیاد داشت و داشت با شرکت های الکمکس و حتی استارک رقابت میکرد و از همه مهمتر اینکه مردعنکبوتی رو بادیگارد خودش نامیده بود. ساختمان بکستر رو خریده بود (تا در نبود چهار شگفت انگیز کسی اونجا رو نخره و در امان باشه) و هری رو مدیر عاملش کرده بود و روابطش رو با شیلد بیشتر کرده بود و برای اونا هر جور صلاح و اسلحه درست میکرد. مردعنکبوتی هم دیگه تنهایی حساب جنایتکاران رو نمی رسید و با کمک شرکتش و همینطور استخدام ماکینگ برد ، مرد عنکبوتی و ماکینگ برد با همکاری هم به جنایات رسیدگی میکردند و جلوتر هم رابطه ای بین آنها شکل گرفت. داستان این سری با مبارزه مردعنکبوتی و شیلد با زودیاک و رهبرشان اسکورپیو شروع شد و در نهایت با انداختن اسکورپیو به داخل دری که به آن اتفاقات یک سال بعد را نشان میداد تمام شد در این بین که مردعنکبوتی مشغول مبارزه با اسکورپیو و زودیاک بود شخصی که خود را شغال می نامید اما هنوز هویتش برای همگان در هاله ای از ابهام بود شروع کرد به پیش ابر شرورانی که شخص مهمی از زندگیشان مرده بوده (مثل کرگدن که همسرش را از دست داده بوده یا دکتر کانرز که زن و بچه اش مرده بودند(توسط خودش))رفت و آن اشخاص را زنده کرد. پس از اتمام کار اسکورپیو و دستگیر شدن زودیاک نوبت به داستان توطعه کلونی:دیگر مرده نیستند شروع شد فقط در همین حد بگم که تهش برای آنکه مردعنکبوتی جلوی اینکه مردم بمیرند رو بگیره مجبور شد از طریق ماهواره اش امواجی را بفرسته که باعث اختلال در ساعت مچی عنکبوتیش بشه و مردم چون نمی دانستند که پیتر بخاطر جون مردم اینکار رو کرده از شرکت صنایع پارکر شکایت کردند و باعث ضرری برای او شد و صد البته که باید بگم که دکتر اختاپوس هم زنده شد و وارد بدن کلون شده ای شد که اون هم قدرتای عنکبوتی داشت. بعدش هم که وقایع کمپانی ونوم که اونم براش نقد جداگانه می نویسم. بعد از اون وقایع امپراطوری مخفی رخ داد که در اون رد اشکال به کمک مکعب کیهانی اریجین کاپتان آمریکا رو تغییر داد و کاری کرد که انگار از همان ابتدا کاپیتان آمریکا با هایدرا را در ارتباط بوده و علیه تمامی قهرمانان قیام کرد و هایدرا را به حکومت جهانی رساند. در همین حین هایدرا به سراغ دکتر اختاپوس رفت و به او پیشنهاد همکاری داد و دکتر اختاپوس نیز قبول کرد و لباس جدیدی را برای خود ساخت اما ابتدا به سراغ تمامی شرکت های صنایع پارکر رفت زیرا میخواست کمپانی که خودش تاسیس کرده را به چنگ بیاورد و تمامی شعب آن را گرفت و برای گرفتن آخرین شعبه به چین رفت که پیتر هم در آنجا بود و نبردی بین آنان شکل گرفت و بعد پیتر دستور داد که تمام سرور های شرکت را نابود کند و اینطوری شد که شرکت صنایع پارکر بخاطر از خودگذشتگی پیتر شرکت صنایع پارکر نابود شد و سقوط کرد و ساعت مچی عنکبوتی هم از بین رفت و مردم بار دیگر شکایت کردند و سهامداران هم ورشکست شدند و خواستار پول خود شدند. بار دیگر مردم از دست او عصبانی شدند و دیگر به او اعتماد نداشتند اما اینبار نه تنها به *مردعنکبوتی* بلکه دیگر به *پیتر* هم اعتماد نداشتند و پیتر بار دیگر دچار افسردگی شد و حتی حال اسپایدرمن بودن هم نداشت و در خانه ماکینگ برد اقامت داشت. بعد از گذشت ۲، ۳ کمیک تقریبا مردم به مردعنکبوتی اعتماد کردند و پیتر بیشتر اوقات مردعنکبوتی بود و از پیتر بودن خسته شده بود و البته رابطه اش را با بابی مورس(ماکینگ برد) جدی تر کرد. بعد از مدتی دوست سابقش در دیلی بیوگل، رابی رابرتسون به او پیشنهاد مدیریت بخش علمی روزنامه را داد و پیتر نیز قبول کرد و بعد هم رویداد هویت گابلین و شکست جانانه که جای نقدی ندارند و به صورت جداگانه آن ها را نیز نقد میکنم.
(نکات مثبت): ایده داستان، ایده خوبی بود ضمن اینکه به ما نشان دادند که اگر پیتر پولدار هم شود باز بی خیال آن مسئولیت هاش نمیشه و به قول معروف مغرور نمیشه مثلا وقتی دکتر اختاپوس صاحب صنایع پارکر بود با کارمنداش بد صحبت میکرد چون میخواست ازش حساب ببرن ولی پیتر با کارمنداش خیلی مهربون بود چون نمی خواست اونو یه غول بی شاخ و دم فرض کنن و اینکه بخاطر جون مردم زد ماهواره هاشو ترکوند و اصلا به فکر منافع خودش نبود
(نکات منفی): یکی از نکات منفی که میتوانم بگویم برهَم خوردن رابطه میان ماکینگ برد و اسپایدرمن بود. نه اینکه به هم خوردنش بد باشه منظور نحوه به هم خوردنش است. بعد از آن همه عشق و عاشقی به صورت کاملا مسخره همه چیز منتفی شد، چطور؟؟؟؟! رفتند تو هواپیما دیدن حرفی برای گفتن ندارن برای همین قضیه کنسل شد!!! در هر صورت بودن نکات منفی در هر کمکی وجود داره و همون طور که قبلا هم گفتم تفاوت کمیک ها بین تعداد نکات منفی و مثبت آن هاست و اگر کمیکی نکته منفی نداشته باشد یک جای کار میلنگه چون بالاخره اشخاصی هستند که ممکنه از هر کمیکی ایرادات هر چند جزئی بگیرند.
امتیازات:
ادیت: ۱۰
ترجمه: ۱۰
داستان: ۱۰
در آخر تشکر میکنم از سایت اسپایدی به خاطر ترجمه سری کمیک بوک های مردعنکبوتی که همه ما عاشقش هستیم.
با تشکر: master spider
خطر:نقد حاوی اسپویل است.
.
.
.
.
.
.
.
.
نقد سری کمیک بوک مردعنکبوتی شگفت انگیز شماره ۷۰۱ تا ۸۰۱(دوره دن اسلات-به جز رویداد دنیای عنکبوتی و رویداد توطئه کلونی:دیگر مرده نیستند که برای آنها نقدی جداگانه دارم):خب این سری کمیک بوک مردعنکبوتی شگفت انگیزِ دن اسلات با فراز و نشیب های خودش به پایان رسید. وقایع این سری پس از سری کمیک بوک مردعنکبوتی برتر است و ذهن پیتر به جسم خود بازگشت و به ظاهر دکتر اختاپوس برای همیشه مرد. حال که پیتر به جسم خود بازگشته با مشکلاتی مواجه میشود که به خاطر کارهای اشتباه دکتر اختاپوس به عنوان مردعنکبوتی برتر بوده است و حالا مردم از مردعنکبوتی متنفر اند و پیتر باید دوباره دل مردم را بدست آورد. از طرفی او اکنون صاحب صنایع پارکر شده و مسئولیتش از قبل نیز بیشتر شده است. در هر صورت رفته رفته *مردعنکبوتی* دل مردم و اعتماد آنان به خود را بدست می آورد. سپس روی زندانی فوق پیشرفته برای ابر شرور ها تمرکز کرد و خواست آن را بسازد که موفق نشد. بعد از آن روی درمان ابر شرور ها و پس گرفتن قدرت آنان تمرکز کرد و توانست قدرت الکترو را بگیرد.(البته در شماره ۳۱ از کمیک مردعنکبوتی برتر توانست با کمک نانو بات هایی نورمن آزبورن را به صورت موقت درمان کند و دیگر اثری از گرین گابلین درونش نبود) بعد از آن هم که رویداد جنگ های پنهان رخ داد و پیتر در آن دوباره با مری جین ازدواج کرده بود و صاحب دختری شده بود که خب در همین حد توضیح برایش فعلا کفایت میکند. پس از پایان رویداد جنگ داخلی دوباره داستان برگشت به همون زمان قبل از کمیک جنگ داخلی اما کمی جلوتر از وقایع آخرین کمیک قبل از جنگ داخلی. در آن موقع پیتر برای خودش لباس spider Armor-54 رو درست کرده بود و برای صنایع پارکر هم ساعت مچی عنکبوتی رو و تقریبا همه مردم دنیا ازش یکی داشتند ، صنایع پارکر رشد حسابی کرده بود و به قول معروف توی بورس بود سهامدار هم زیاد داشت و داشت با شرکت های الکمکس و حتی استارک رقابت میکرد و از همه مهمتر اینکه مردعنکبوتی رو بادیگارد خودش نامیده بود. ساختمان بکستر رو خریده بود (تا در نبود چهار شگفت انگیز کسی اونجا رو نخره و در امان باشه) و هری رو مدیر عاملش کرده بود و روابطش رو با شیلد بیشتر کرده بود و برای اونا هر جور صلاح و اسلحه درست میکرد. مردعنکبوتی هم دیگه تنهایی حساب جنایتکاران رو نمی رسید و با کمک شرکتش و همینطور استخدام ماکینگ برد ، مرد عنکبوتی و ماکینگ برد با همکاری هم به جنایات رسیدگی میکردند و جلوتر هم رابطه ای بین آنها شکل گرفت. داستان این سری با مبارزه مردعنکبوتی و شیلد با زودیاک و رهبرشان اسکورپیو شروع شد و در نهایت با انداختن اسکورپیو به داخل دری که به آن اتفاقات یک سال بعد را نشان میداد تمام شد در این بین که مردعنکبوتی مشغول مبارزه با اسکورپیو و زودیاک بود شخصی که خود را شغال می نامید اما هنوز هویتش برای همگان در هاله ای از ابهام بود شروع کرد به پیش ابر شرورانی که شخص مهمی از زندگیشان مرده بوده (مثل کرگدن که همسرش را از دست داده بوده یا دکتر کانرز که زن و بچه اش مرده بودند(توسط خودش))رفت و آن اشخاص را زنده کرد. پس از اتمام کار اسکورپیو و دستگیر شدن زودیاک نوبت به داستان توطعه کلونی:دیگر مرده نیستند شروع شد فقط در همین حد بگم که تهش برای آنکه مردعنکبوتی جلوی اینکه مردم بمیرند رو بگیره مجبور شد از طریق ماهواره اش امواجی را بفرسته که باعث اختلال در ساعت مچی عنکبوتیش بشه و مردم چون نمی دانستند که پیتر بخاطر جون مردم اینکار رو کرده از شرکت صنایع پارکر شکایت کردند و باعث ضرری برای او شد و صد البته که باید بگم که دکتر اختاپوس هم زنده شد و وارد بدن کلون شده ای شد که اون هم قدرتای عنکبوتی داشت. بعدش هم که وقایع کمپانی ونوم که اونم براش نقد جداگانه می نویسم. بعد از اون وقایع امپراطوری مخفی رخ داد که در اون رد اشکال به کمک مکعب کیهانی اریجین کاپتان آمریکا رو تغییر داد و کاری کرد که انگار از همان ابتدا کاپیتان آمریکا با هایدرا را در ارتباط بوده و علیه تمامی قهرمانان قیام کرد و هایدرا را به حکومت جهانی رساند. در همین حین هایدرا به سراغ دکتر اختاپوس رفت و به او پیشنهاد همکاری داد و دکتر اختاپوس نیز قبول کرد و لباس جدیدی را برای خود ساخت اما ابتدا به سراغ تمامی شرکت های صنایع پارکر رفت زیرا میخواست کمپانی که خودش تاسیس کرده را به چنگ بیاورد و تمامی شعب آن را گرفت و برای گرفتن آخرین شعبه به چین رفت که پیتر هم در آنجا بود و نبردی بین آنان شکل گرفت و بعد پیتر دستور داد که تمام سرور های شرکت را نابود کند و اینطوری شد که شرکت صنایع پارکر بخاطر از خودگذشتگی پیتر شرکت صنایع پارکر نابود شد و سقوط کرد و ساعت مچی عنکبوتی هم از بین رفت و مردم بار دیگر شکایت کردند و سهامداران هم ورشکست شدند و خواستار پول خود شدند. بار دیگر مردم از دست او عصبانی شدند و دیگر به او اعتماد نداشتند اما اینبار نه تنها به *مردعنکبوتی* بلکه دیگر به *پیتر* هم اعتماد نداشتند و پیتر بار دیگر دچار افسردگی شد و حتی حال اسپایدرمن بودن هم نداشت و در خانه ماکینگ برد اقامت داشت. بعد از گذشت ۲، ۳ کمیک تقریبا مردم به مردعنکبوتی اعتماد کردند و پیتر بیشتر اوقات مردعنکبوتی بود و از پیتر بودن خسته شده بود و البته رابطه اش را با بابی مورس(ماکینگ برد) جدی تر کرد. بعد از مدتی دوست سابقش در دیلی بیوگل، رابی رابرتسون به او پیشنهاد مدیریت بخش علمی روزنامه را داد و پیتر نیز قبول کرد و بعد هم رویداد هویت گابلین و شکست جانانه که جای نقدی ندارند و به صورت جداگانه آن ها را نیز نقد میکنم.
(نکات مثبت): ایده داستان، ایده خوبی بود ضمن اینکه به ما نشان دادند که اگر پیتر پولدار هم شود باز بی خیال آن مسئولیت هاش نمیشه و به قول معروف مغرور نمیشه مثلا وقتی دکتر اختاپوس صاحب صنایع پارکر بود با کارمنداش بد صحبت میکرد چون میخواست ازش حساب ببرن ولی پیتر با کارمنداش خیلی مهربون بود چون نمی خواست اونو یه غول بی شاخ و دم فرض کنن و اینکه بخاطر جون مردم زد ماهواره هاشو ترکوند و اصلا به فکر منافع خودش نبود
(نکات منفی): یکی از نکات منفی که میتوانم بگویم برهَم خوردن رابطه میان ماکینگ برد و اسپایدرمن بود. نه اینکه به هم خوردنش بد باشه منظور نحوه به هم خوردنش است. بعد از آن همه عشق و عاشقی به صورت کاملا مسخره همه چیز منتفی شد، چطور؟؟؟؟! رفتند تو هواپیما دیدن حرفی برای گفتن ندارن برای همین قضیه کنسل شد!!! در هر صورت بودن نکات منفی در هر کمکی وجود داره و همون طور که قبلا هم گفتم تفاوت کمیک ها بین تعداد نکات منفی و مثبت آن هاست و اگر کمیکی نکته منفی نداشته باشد یک جای کار میلنگه چون بالاخره اشخاصی هستند که ممکنه از هر کمیکی ایرادات هر چند جزئی بگیرند.
امتیازات:
ادیت: ۱۰
ترجمه: ۱۰
داستان: ۱۰
در آخر تشکر میکنم از سایت اسپایدی به خاطر ترجمه سری کمیک بوک های مردعنکبوتی که همه ما عاشقش هستیم.
با تشکر: master spider
خطر: نقد حاوی اسپویل است.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
از همین ابتدا یه چیزی رو بگم. اگه هنوز کمیک ملت گابلین و هویت آزبورن"که اونا هم یه کمیک جانانه دیگه هستند و در سایت نیز ترجمه شدند"رو نخوندی پس قبل از خوندن این نقد برو و اون کمیکا رو بخون و بعد بیا و ادامه نقد رو بخون.
نقد کمیک: قضیه مال بعد از وقایع هویت آزبورن هست. همون طور که میدونید مردعنکبوتی در رویداد ملت گابلین نانو بات هایی رو در خون آزبورن منتقل کرد که باعث شد دیگه فرمول گابلین روی او تاثیری نداشته باشه. آزبورن که از آن موقع تا الان در تلاش برای تبدیل شدن دوباره خودش به غول سبز مهربونمون بوده و هر دری رو که باز میکرد تنها شکست پشت آن در بود. تا اینکه...
او عده ای را برای دزدیدن کارنیج فرستاد و آنها توانستند کارنیج را بدزدند. سپس او با کارنیج پیوند خورد و سپس فرمول گابلین را نیز به خود زد. اما نتیجه آن غول سبز مهربون نشد. چیزی وحشتناکتر از یک گابلین سبز. او دیگر گرین گابلین نبود. دیگر تبدیل شده بود به رد گابلین
در جایی دیگر ما آنتی ونوم(فلش تامپسون یا مامور ونوم سابق(برای اینکه بدونید چطور فلش تبدیل به آنتی ونوم تبدیل شده برید و کمیک کمپانی ونوم که در سایت ترجمه شده رو بخونید)) و مردعنکبوتی رو داشتیم که در شرکت الکمکس بودند. پیتر بخاطر اینکه مدیر بخش علمی دیلی بیوگل به تازگی شده بود آنجا بود زیرا الکمکس دستگاهی داشت که میخواست از آن رونمایی کند. فلش تامپسون هم آنجا بود زیرا لیز آلن از او خواست تا مراقب یا به نوعی محافظ شخصی او دربرابر هر مشکلی باشد. مری جین نیز آنجا بود زیرا او به تازگی در شرکت تونی استارک کار میکند برای همین به آنجا آمده بود به عنوان شرکت رقیب. پیتر و مری جین هم همو دیدن و...
خب مانند هر داستانی همه چیز عادی بود که ناگهان...
گروهی از گابلین ها به رهبری هاب گابلین(فیل یوریک: برادرزاده بن یوریک) که در اینجا به خودش میگفت شاه گابلین وارد عمل شدند تا فلزی که خیلی مهم بود و دست شرکت الکمکس بود را بدزدند.(برای آنکه بدانید این فلز چیه و اهمیتش چرا انقدر زیاده برید و کمیک سالانه اسپایدرمن که در سایت ترجمه شده رو بخونید) آنتی ونوم و مردعنکبوتی به دنبال شاه گابلین رفتند و او را زدند اما شاه گابلین توانست با ۳ تکه از آن فلز فرار کند.
(پایان قسمت اول)
قسمت دوم: ابتدا گابلین داشت با کسی حرف میزد که ناشناخته بود و به او میگفت که به کمک او بالاخره هویت مردعنکبوتی را میفهمد(برای اینکه متوجه شوید که چرا گرین گابلین هویت مردعنکبوتی را یادش رفته باید بگم که در کمیک جنگ داخلی، مردعنکبوتی هویت خود را برای همگان افشا کرد برای همین دکتر استرنج با استفاده از وِردی، کاری کرد تا هویت او از یاد همگان برود.) پیتر نیز در صحنه ای دیگر در دیلی بیوگل مشغول بود و رابی رابرتسون و بن یوریک نیز دنبال فیل یوریک بودند. فیل نیز به یکی از مخفیگاه های گابلین رفت که در آنجا نورمن آزبورن مستقر بود. دعوایی میان فیل و نورمن شکل گرفت که باعث مرگ آسان فیل به دست نورمن شد(نورمن به سادگی قلب اونو درآورد حتی ساده تر از بیان من) سپس لباس های گابلینش را پوشید تا به جنگ با مردعنکبوتی برود. مرد ناشناس به او گفت که فکر میکنی که میتونی با اون لباس مردعنکبوتی را شکست دهی؟! نورمن نیز جواب مثبت داد. سپس مرد ناشناس گفت که مردعنکبوتی بسیار قوی است و هیچ جوریه نمیتواند جلوی اورا بگیرد. او سال های پیش نامزدش(گوئن استیسی) را از پل پرت کرده و اینکار باعث نشد که او دست بکشد که....
دیگر کار از کار گذشته بود. نورمن به خاطر آورد. نورمن به یاد آورد که نامزد او یعنی گوئن استیسی را کشته. نورمن به یاد آورد که او پیتر پارکر است.
(پایان قسمت دوم)
قسمت سوم: روزی معمولی در دیلی بیوگل تبدیل به روزی دیوانه وار شد با حمله گابلین به دیلی بیوگل. او کیفی از کله فلزی تریتیمی با یک بمب به آنجا پرت کرد(تریتیم همان فلز مهمی بود که فیل یوریک دزدیده بود. آن فلز توانایی این را داشت که اگر یک بمب در کنار آن منفجر شود کل یک شهر را به باد فنا دهد.)
دیگر میدانست که پیتر مردعنکبوتی است. مرد ناشناس(معلوم شد مرد ناشناس کیه ولی بهتره نگم تا همون طور مخفی بمونه و البته که قراره، کاری که کرده حسابی در کمیک های دیگر اسپایدرمن بهش پرداخته بشه. همتونم میشناسیدش!) او به اعضای دیلی بیوگل گفت که بهتره مردعنکبوتی رو بیارید و گرنه هه رو می کشه. پیتر میدونه این یه تله است اما خب حس مسئولیت او همیشه زودتر از حس عنکبوتی او عمل میکند. مردعنکبوتی وارد صحنه میشود و حسابی با گابلین کتک کاری کرد و از خجالت در اومد. ثانیه ها داشت به آخر می رسید دیگر دیلی بیوگل خالی از سکنه شده بود. تنها مردعنکبوتی و گابلین در آنجا بودند و ۵، ۴، ۳، ۲، ۱ ...... بووووووم.
مردعنکبوتی دور خود تاری پیچیده بود اما با این وجود کمی زخمی شد. وقتی بیرون آمد گابلین را دید که در حال مرگ بود او جملاتی را به پیتر گفت که از اتفاقاتی که افتاده پشیمان است. پیتر نیز ناراحت شد و گفت که ای کاش میتوانست نجات دهد که ناگهان خنده ای بلند سر داد و به رد گابلین تبدیل شد!.
(پایان قسمت سوم)
ادامه نقد در کامنتا دیگر.
اقای ترابی،یه سوال داشتم ازتون.میخواستم بگم اگه میشه نظرتون رو درباره ران اسپنسر و اوتلی در سری مردعنکبوتی شگفت انگیز بگید.
مرسی
نظرم کاملا مثبته . البته همه شماره هاش شاهکار و عالی نیستن ولی شماره بد نداشته . همه متوسط به بالا
برای من مهم اینه که اسپنسر گند نزده تا حالا به شخصیت پردازی و ذات شخصیت ها و حتی برخی از اشتباهات سری قبل رو هم درست کرده
من واقعا از شخصیت پردازی پیتر در شماره9 از اسپایدرمن برتر،که در ران اسلات هست بدم اومد.و با مری جین هم مشکل داشتم،البته کمی.
ولی اسپنسر،دوباره همه رو به حالتی در اورد که از اول عاشقشون بودیم.
ببخشید پر حرفی کردم.
ایولا واقعا خیلی ممنون بابت ترجمه و ادیت عالیتون...
فک میکنم که یه رکورد باشه دیگه.درسته؟
سری مردعنکبوتی شگفت انگیز به همراه کلی کمیک عالی دیگه
کارتون درسته
دمتون واقعا جیز به خاطر این پشتکار و تعهدتون.
فقط یه سوال داشتم، اونم این بود که وقتی روی تصویر کمیک شماره 40 " کلیک میکنم، تو اون قسمتی که باید نوشته شده باشه "تولید لینک دانلود"، نوشته شده: "فایل مورد نظر حذف شده است". میخواستم بدونم چطور میشه این کمیک رو دانلودش کرد؟
مرسی که گفتی.
الان دوباره سعی کن
فکر کنم درست شد
خسته نباشید
استاد من شماره ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ رو از سری جدید امتحان کردم فایل ها حذف شده بود
ببخشید مزاحم شدم
گفتم که اطلاع بدم.
ممنون که اطلاع دادید / متاسفانه اخیرا برخی از لینک های ترین بیت سایت ما مشکل پیدا کرده و باید به مرور دوباره لینک ها رو جایگزین کنیم که وقت میگیره
فعلا پیشنهاد میشه از دو لینک کمکی دیگر در صفحات مخصوص به خود این کمیک ها استفاده کنید
خیلی ممنون استاد
راستش منم خیلی جا ها احساس کردم اینو مثلا توی شماره ۸ اسپایدروومن که الان حل شده.
خیلی ممنون از تمام زحماتتون
واقعا سخنرانی های شما همیشه خیلی تاثیر گذار هستن
لطفا شما هم یه چکی بکنید...
بخاطر کمیکای خوبی که اقای ترابی و همکارانشون ترجمه میکنن
جاداره یه تشکر ویژه از شما بکنم من بااین سایت درمورد خیلی چیزها ازکمیک یادگرفتم درسته که از شما نوجوانترم وجزوکاربران جدیدمحسوب میشم ولی ازماه هاقبل این سایت رو دنبال میکردم
برای من این خاطرات شش ساله، برای یکی دیگه دو سال، و برای بعضیا که خیلی قدیمین، نه سال.
خسته نباشید
یادگاری : بیست و هشت خرداد هزار و چهارصد، توسط ثورلاور (عرفان)، دوستدار همیشگی شما
ببخشید آقای ترابی من شماره ۱۷ از سری کمیک مرد عنکبوتی نیک اسپنسر اینجا نمیبینم
تشکر بابت تمام زحمات
اره عجیبه که جا افتاده بود
درست شد الان
بله سایت اسپایدی خیلی سایت خوبی است
لطفا درستش کنید
با تشکر
مرسی اطلاع دادی
درست شد
راستش علیرغم اینکه 6 ساله این سایتو دنبال میکنم ولی تازه دو ماهه که کمیک خوندن رو شروع کردم
ولی حداقلش به عنوان کمترین کار یه تشکر از همه عزیزان میکنم از این الطافی که به همه طرفداران کمیک در ایران میکنن
هرچه زودتر هم سعی میکنم این کمیکارو بخونم
از شماره یک مرد عنکبوتی شگفت انگیز ( سال ۲۰۱۴) که از اول تو همین سایت ترجمه شده
اپدیت:
تا امروز یعنی 3 خرداد 1401 ما 185 شماره از سری امیزینگ رو به صورت مستمر و پشت سرهم ترجمه کرده ایم!
سلام اقای ترابی خسته نباشید ، این لینکه نمی یاد ، می نویسه خطای ۴۰۴ اگه می شه درستش کنید باسپاس
متوجه نمیشم. سری اصلی و فرعی نداره. همش مربوط به سری امیزینگ اسپایدرمنه
فرعی یعنی "تکمیل کننده" مثلا شماره 92 اومده، یعدش شماره 92.b اومد تا اونو تکمیل کنه. ما بهش گفتیم فرعی. ولی معنیش "اضافه" نیست. یعنی تکمیل کننده و همه شماره های باید خونده بشه تا داستان تکمیل بشه
اها پس یعنی این به اصطلاح فرعی که شما میگید داستان رو تکمیل میکنه و باید خونده بشه و اینکه این فرعی ها تو دنیایه اصلی جریان داره دیگه؟
بله قطعا در دنیای اصلی جربان داره!
ممنون ازتون استادکه همه رو به ترتیب در سایت قرار دادید
نه متاسفانه. دوباره بفرستید
همین چند دقیقه پیش دوباره ارسال کردم.
نه
هر دو تقریبا همزمان هستن
مرسی که اطلاع دادی
درست شد
واقعا دمتون گرم سایت شما بهترین سایت در زمینه ابرقهرمانان در ایران هست که تا به حال دیدم
مقاله هاتون کلی اطلاعات خوب داره و ادم از خوندنشون لذت می بره
ترجمه کمیک هاتون هم که دیگه جای خود داره
من قبل از شما اصلا از کمیک بوک خوشم نمی یومد ولی حالا عاشقشون شدم!
همین طور به کارتون ادامه بدین ، کارتون و سایتتون واقعا بی نظیره
که جدا از خوب و بد بودن داستان هاش
همیشه با بهترین کیفیت ادیت و ترجمه به دست ما طرفدار ها رسیده
جوری که بعضی قسمت ها اصلا متن انگلیسی نداره و حتی صدا هایی ام که با فونت خاص و پیچیده نوشته شدن هم اذیت شدند
اسپایدی امروزه نه تنها داره جدید ترین سری اسپایدر من رو ترجمه میکنه بلکه سری اول کمیک اسپایدرمن رو هم داره ترجمه میکنه
از همینجا تشکر میکنم از تمام کسایی که برای ترجمه متن های کمیک ها زحمت کشیدن
ادیتور هایی ام که از چشم هاشون مایه گذاشت اام که نمیشه فراموش کرد
و در آخر بنیان گذار سایت اسپایدی جناب استاد ترابی که اسم شون زیر همه کمیک ها هست و به لطف ایشون ما این مطالب و کمیک هارو از کله تاری،مارول و دیسی داریم
امیدوارم که اسپایدی مثل همیشه با قدرت به کارش ادامه بده و همه قدر دان کار هایی که در حق جامعه کمیک ایران میکنند رو درک کنند
ببخشید من جلد 18.HU این کمیک که مربوط به داستان شکار شده میشد رو نتونستم دانلود کنم. میشه لطفا پیگیری کنید.
لینکش مشکلی نداره
اینجا هم میتونی بری:
spidey.ir/.../...
ممنون که فرصت خوندن این همه کمیک رو برامون فراهم کردید، درسته که کمیک های به مراتب بیشتری رو ترجمه کردید ولی یه صفحه ی بلند بالا از کمیک های ترجمه شده بهترین جا واسه تشکره
خسته نباشید، خدا قوت
you make running a website look easy. The total glance of your web site is magnificent, let alone the content!
امروز هم نمیدونم چندمه ولی یادگاری ۱۴۰۳/۲
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا